........................................................................................
طوری که روزتان را شروع میکنید خیلی مهم است. چه مادر باشید، چه یک معلم، نویسنده، یک مربی یوگا یا در کار آزاد مشغول باشید، اولین کاری که صبحها انجام میدهید اهمیت زیادی دارد.
براساس فلسفه اورودیک، انتخابهایی که برطبق برنامه روزانهتان میکنید، یا مقاومت شما را در برابر بیماریها بالا میبرد یا آن را به طور کل از بین میبرد.
آیورودا از ما دعوت میکند تا با متمرکز شدن بر آداب صبحگاهی که بدن را با ریتم طبیعت همتراز میکند، زندگی خود را تعادل بخشیده و اعتمادبهنفس را درکنار نظم شخصی در خود تقویت کنیم.
ممکن است مغزتان بگوید باید ایمیلهایتان را چک کنید، سگتان را برای پیادهروی بیرون ببرید، بچهها را به مدرسه برسانید، و نباید دیر سر کارتان حاضر شوید و به همین دلیل وقتی برای انجام این آداب صبحگاهی باقی نمیماند.
اما، اگر قرار است فقط برای یکی از این آداب که سلامتتان را تقویت میکند، وقت بگذارید، این خواهد بود:
روزتان را با نوشیدن یک لیوان آب گرم با یک نصف لیمو تازه شروع کنید.
کار آسانی است و اینقدر فایده دارد که واقعاً نمیتوان از آنها گذشت.
۱. سیستمایمنی بدن را تقویت میکند.
لیمو سرشار از ویتامین C و پتاسیم است. ویتامین C برای مقابله با سرماخوردگی خوب است و پتاسیم عملکرد مغز و اعصاب را تقویت کرده و به کنترل فشارخون کمک میکند.
۲. pH را تنظیم میکند.
لیمو یک مادهغذایی شدیداً قلیایی است. بله، اسیدی هم هست اما وقتی وارد بدن میشود قلیایی میشود (اسید سیتریک وقتی گوارش میشود، خاصیت اسیدی تولید نمیکند). یک بدن قلیایی یکی از رمزهای داشتن بدنی سالم است.
۳. به کاهش وزن کمک میکند.
لیمو سرشار از فیبر پکتین است که به مقابله با ولع خوردن کمک میکند. همچنین مشخص شده است که افرادیکه یک رژیمغذایی قلیایی دارند، سریعتر وزن کم میکنند.
۴. به گوارش کمک میکند.
آب گرم دستگاه گوارش و حرکات حلقوی آن --موج انقباضات عضلانی در دیوارههای روده-- را تحریک میکند. لیمو همچنین سرشار از موادمعدنی و ویتامینهاست ، به دفع سموم در دستگاه گوارش کمک میکند.
۵. یک ادرارآور ملایم و طبیعی است.
آب لیمو به بیرون کردن مواد ناخواسته از بدن کمک میکند زیرا لیمو ادرار را افزایش میدهد. درنتیجه سموم با سرعت بیشتری از بدن خارج میشوند و دستگاه ادراری شما سالم میماند.
۶. پوست را صاف میکند.
ویتامین C به کاهش چین و چروکها و لکههای پوست کمک میکند. آب لیمو سموم را از خون بیرون میکند و این باعث میشود پوست صاف و شفاف شود.
یک لیوان آب گرم و لیمو، مایعات لازم برای بدنتان را از همان ابتدای روز به آن میرساند و از بروز کمآبی بدن و خستگی آدرنال جلوگیری میکند. وقتی بدنتان کمآب میشود، نمیتواند کلیه عملکردهای خود را به خوبی انجام دهد و این موجب ایجاد سموم در بدن، استرس، یبوست و مشکلات دیگر میشود. آدرنال دو غده کوچک در بالای کلیهها هستند و در کنار تیروئید به ساخت انرژی بدن کمک میکند. همچنین هورمونهای مهمی ازجمله آلدوسترون ترشح میکند. آلدوسترون هورمونی است که سطح آب و غلظت موادمعدنی مثل سدیم را بدنتان تنظیم میکند و کمک میکند مایعات بدن همیشه در حد تعادل باشد. آدرنال همچنین مسئول تنظیم واکنش استرس بدن نیز هستند. مطمئناً دوست ندارید با کمآب شدن بدن خودتان را دچار مشکل کنید!
میتوانید با ایجاد عادت نوشیدن یک لیوان آب گرم و لیمو در صبح برای یک ماه، تفاوتی که در زندگیتان ایجاد خواهد کرد را مشاهده کنید.
........................................................................................
تصویری که دربالا می بینید متعلق به
پانا:«زحزیح الشمری» کارمند سابقه دار شرکت برق عربستان سعودی ده سال پیش بی دلیل از این شرکت اخراج شدمی باشد
او پس از اخراج با حضور در دادگاه از مدیران خود شکایت کرد. این تصویر نشان می دهد که او چه مقدار مدارک و اسناد برای رو کردن در دادگاه علیه مدیران شرکتی که در آن کار می کرد، با خود حمل کرده و به دادگاه برده است.
این عکس که در روزنامه عکاظ چاپ عربستان سعودی منتشر شد، یکی از بهترین و تأثیرگذار ترین عکس های این کشور به شمار می رود.
«زحزیح الشمری» در نهایت توانست پس از ده سال دادگاه را به نفع خود پایان دهد.
ليست کشورهايي که براي سفر به انها نيازي به ويزا نيست
آفريقا
بدون نياز به ويزا:
جمهوري دموکراتيک کنگو
سيشل
صدور ويزا در مرز:
کيپ ورد
کومور
جيبوتي
کنيا
ماداگاسکار
موزامبيک
تانزانيا
توگو
اوگاندا
آسيا
بدون نياز به ويزا:
کردستان عراق
مالديو
مالزي
عمان
سري لانکا
صدور ويزا در مرز:
ارمنستان
آذربايجان
بنگلادش
اندونزي
لائوس
ماکائو
نپال
تيمور شرقي
سوريه
اروپا
بدون نياز به ويزا:
گرجستان
کوزوو
ترکيه
آمريکا
بدون نياز به ويزا:
بوليوي
کاستاريکا
دومينيکا
اکوادور
گويان
هائيتي
نيکاراگوئه
ونزوئلا
اقيانوسيه
بدون نياز به ويزا:
جزاير کوک
نيووي
پالائو
ساموآ
تووالو
ايالات فدرال ميکرونزي
موسی مندلسون پدر بزرگ آهنگساز شهیر آلمانی، انسانی زشت و عجیب الخلقه بود. قدّی بسیار کوتاه و قوزی بد شکل بر پشت داشت. موسی روزی در هامبورگ با تاجری آشنا شد که دختری بسیار زیبا و دوست داشتنی به نام فرمتژه داشت. موسی در کمال ناامیدی، عاشق آن دختر شد، ولی فرمتژه از ظاهر و هیکل از شکل افتاده او منزجر بود.
زمانی که قرار شد موسی به شهر خود بازگردد، آخرین شجاعتش را به کار گرفت تا به اتاق دختر برود و از آخرین فرصت برای گفتگو با او استفاده کند. دختر حقیقتاً از زیبایی به فرشته ها شباهت داشت، ولی ابداً به او نگاه نکرد و قلب موسی از اندوه به درد آمد. موسی پس از آن که تلاش فراوان کرد تا صحبت کند، با شرمساری پرسید :
- آیا می دانید که عقد ازدواج انسانها در آسمان بسته می شود؟
دختر در حالی که هنوز به کف اتاق نگاه می کرد گفت :
- بله، شما چه عقیده ای دارید؟
- من معتقدم که خداوند در لحظه تولد هر پسری مقرر می کند که او با کدام دختر ازدواج کند. هنگامی که من به دنیا آمدم، عروس آینده ام را به من نشان دادند و خداوند به من گفت: «همسر تو گوژپشت خواهد بود»
درست همان جا و همان موقع من از ته دل فریاد برآوردم و گفتم:
«اوه خداوندا! گوژپشت بودن برای یک زن فاجعه است. لطفاً آن قوز را به من بده و هر چی زیبایی است به او عطا کن»
فرمتژه سرش را بلند کرد و خیره به او نگریست و از تصور چنین واقعه ای بر خود لرزید.
او سال های سال همسر فداکار موسی مندلسون بود.
نتیجه اخلاقی:
راسته که میگن دخترا از گوش خام می شن و پسرا از چشم
اززمان تولد تا مرگ تمام نقطه گذاریها دست ماست
۲۱ سال بیشتر نداشت که از سر شور جوانی مثل داستان ها عاشق دختر همسایه شد.
در آن روزها هیچ آرزویی جز ازدواج در سر نداشت.شب ها با شور لباس دامادی به خواب می رفت و با همان رویا هم از خواب می پرید تا این که …
با اصرارهای پی در پی نتوانست پدر و مادر را متقاعد برای رفتن به خواستگاری کند تا اینکه فکر کرد دنیا به آخر رسیده و دیگر نمی تواند به زندگی ادامه دهد و شبی مشتی قرص با لیوانی آب را سر کشید و زمانی که چشم گشود در بیمارستان لقمان بود و فقط اسم پروانه ورد زبانش.
همین شد که پدر و مادر تصمیم به خواستگاری گرفتن اما خانواده دختر خام بودن و جوان بودن داماد را بهانه و ضمانت بیشتری طلب نمودند ، عروس که سکه های زیاد هم جوابگویش نبود ، این بار به جای مهریه قلب مادر شوهر را طلب کرد.
حالا پس از سه سال زندگی و دعواهای بسیار رضا و پروانه دیگر قادر به زندگی نیستند.
این ها تنها زوجی هم نیستند که مهریه عجیب و دور را از عقل را برای پایداری زندگی انتخاب کردند.
دفاتر ازدواج و طلاق روزانه شاهد خیلی از این اتفاقات و رویدادها هستند اینها از روز اول زندگی را بازی می پندارند و نمی دانند ز در زندگی یعنی زرنگی و باهوشی و ن یعنی نان آوری و مردانگی، د یعنی دانستن رمز و رازهای بهتر زیستن و گ به معنای گره هایی که با هم فکری هم باز شود و ی یاری رساندن به هم و طاقت در برابر سختی هاست.
کاش زوج های امروزی بجای اندیشیدین به تعداد سکه و زرهای طلا کمی هم این واژه ها را در نظر گرفته و مفهومش را درک می کردند.
صفحه قبل 1 صفحه بعد